طرح “بسندگی زبان فارسی”
حذف هویت ملیتهای ایرانی با حذف زبان مادری
سرپرست معاونت آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش، رضوان حکیم زاده، روز چهارشنبه هشتم خرداد ۱۳۹۸ اعلام کرد که وزارت آموزش و پرورش با توجه به “تاکید رهبری به یادگیری زبان فارسی” و به منظور “اجرای عدالت آموزشی” و “جلوگیری از زدن برچسب دیرآموز به دانشآموزان مناطق دوزبانه” برای ايران، در صدد اجرای طرح “بسندگی زبان فارسی” در بخشهائی از ایران است که زبان مادری کودکان، فارسی نیست.
بر اساس این طرح به گفته رضوان حکیم زاده قرار است استانداردهای آمادگی “بسندگی زبان فارسی” در قالب طرح سنجش نوآموزان احصا شود تا آنها قبل از ورود به دبستان، غربالگری شده و افرادی که با زبان فارسی آشنایی ندارند، خدمت هدفمند دریافت کنند. بدیگر سخن کودکانی که زبان مادریشان فارسی نیست، پیش از ورود به مدرسه باید یک آزمون زبان فارسی دهند و در صورت موفقیت در این آزمون میتوانند به کلاس درس راه یابند. البته فعلا در مورد این که اگر کودکی در آزمون موفق نبود چه خواهند کرد، طرح مشخصی ارائه نشده است و تنها وعده خدمات جبرانی داده شده است.
دولت روحانی ادعا می کند که با این طرح، میکوشد تا از مشکلات آموزشی این کودکان بکاهد اما در اصل، حکومت تلاش میکند تا با تحمیل زبان فارسی به کودکان خردسال پیش دبستانی غیرفارسی زبان، اولا زبان فارسی را از زبان رسمی به زبان اجباری تبدیل کند و با ادامه این سیاست فاشیستی از جمله هویت ملیتهای ایران را به تدریج از بین برده و سیاست یک دولت مرکزی، یک مذهب و یک زبان که از زمان قدرت گیری حکومت پهلوی تا به امروز ادامه داشته است، را در ابعاد وسيعتر، به مردمان و جامعه ما حقنه کند.
جمهوری اسلامی ایران، از بدو روی کار آمدنش، سیاستهای حکومت شاهنشاهی پهلوی در قبال ملیتهای غيرفارسی زبان ایران را به خشن ترین وجهی ادامه داده و در چهل سال گذشته، با توسل به نیروی سرکوب و نقض حقوق ملی این بخش از مردمان کشور، خواسته های حق طلبانه آنان را ندیده گرفته است. و هر روز نیز با طرح و برنامه جدید و با ابلاغ بخشنامه، بر دامنه ستم مضاعف و نقض خشنتر حقوق ابتدایی شهروندی و بشری آنان میافزاید.
در پی سخنان معاون آموزش وپرورش موج اعتراض وسیعی در مخالفت با این طرح فاشیستی به راه افتاد و دولت برای آرام کردن اوضاع اعلام کرد که این طرح هنوز به مرحله اجرا نرسیده است ولی بر طبق گزارشات خبرگزاری ها علیرغم ادعای دولت، در برخی از مناطق مليتها این طرح به اجرا درآمده است همچنين خودداری ثبت نام کودکانی که در آزمون “بسندگی فارسی” موفق نبوده اند، در بعضی از اين شهرستانها گزارش شده است.
کنوانسیون حقوق کودک به روشنی در باب اهمیت پیشرفت کامل شخصیت، استعدادها و توانائیهای ذهنی و جسمی کودکان سخن میگوید. اما پاشنه دولت جمهوری اسلامی ایران همچنان بر بنیاد سیاستهای تبعیض آمیز قرون وسطائی، بنيادگرايانه و فاشیستی میچرخد و روزگار سیاهتری را برای جامعه ما و به ويژه اکثريت کودکان در ایران فراهم می سازد. حمید رضا بابایی وزیر آموزش و پرورش چند سال پیش هم گفته بود “70 درصد دانشآموزان در سراسر کشور، دو زبانه (شما بخوانید غیرفارسی زبان) اند”. در آن دوره نیز وزارت آموزش وپرورش بجای تدارک تحصیل کودکان به زبان مادری همچنان برنامه حقنه کردن زبان فارسی را برای این کودکان مورد توجه قرار داده بود.
کودکی که تا هفت سالگی در خانواده و ميان خويشاوندان، در محیط زندگی، محله و شهر به زبان ديگری غير فارسی سخن میگوید، بسیار طبیعی است که با ورود به مدرسه، زبان شفاهی آموخته در بطن خانواده و یا شهر و روستای خود را با آموختن کتبی آن زبان دنبال کند. اینجا سخن از درصد عظيمی از کودکان مدارس ایران است. نادیده گرفتن زبان مادری کودکان در آغاز تحصیل و نبود آموزش کتبی به زبان مادری آنها، اعمال خشونت علیه کودکان و تجاوز آشکار به ذهن و فکر در حال رشد و تعالی آنهاست.
استدلالهای منطقی، علمی، فرهنگی و انسانگرایانه در این رابطه در گوشهای رژیم جمهوری اسلامی کارگر نیست. فاشیسم دینی، خشونت و سیاستهای تبعیض آمیز حاکم در وزارتخانه های جمهوری اسلامی در فکر تعرض بیشتر به فکر و اندیشه کودک برای دور ساختن وی از هویت ملی، زبانی و فرهنگی اوست.
در طول چهل سال گذشته تلاشهای رژیم برای حل مسئله ملی در ایران از طریق نیروی نظامی و زور وسرکوب به جائی نرسیده است و اکنون حکومت با طرحهائی این چنین میکوشد تا صورت مسئله را پاک کند. این طرح اما به مرحله پیش دبستانی محدود نمیشود و فکر بیمار حاکمان دخالت از گهواره را در نظر دارد.
به گزارش ایسنا، رضوان حکیم زاده درنشست خبری، اجرای سنجش سلامت جسمانی وآمادگی تحصیلی نوآموزان (در) بدوِ ورود به دبستان اظهار کرد : “امیدواریم سنجش را، به جایِ بدوِ ورود به دبستان، دوسال قبل دبستان انجام دهیم”. وی افزود : “اکنون سنجش به صورت اختیاری برای ۵ ساله ها وبه طورمحدود برای ۴ سالهها نیز انجام میشود، اما اگربتوانیم سنجش را دوسال عقب ببریم امکان مداخلات بهتری فراهم میشود، البته لازمه آن، این است که دوره پیش دبستانی را هم دوسال قبل از کلاس اول داشته باشیم”. به دیگر سخن حکومت تصمیم دارد تا با اجرای این طرح از زمان زبان باز کردن کودکانی که زبان مادری آنها غیر فارسی است، در آموزش زبان آنها مداخله کرده و در واقع بصورت خزنده وارد زندگی تربیتی کودکان غیرفارسی زبان شوند. این طرح در واقع بنیان خانواده های مليتهای مختلف ایران را مد نظر دارد و دور نیست اگر گفته شود که اینگونه میخواهند صورت مسئله “مسئله ملی” در ایران را پاک کنند.
چنانچه این طرح پیاده شود، “بسندگی زبان فارسی” هم به برنامه غربالگری در پیشدبستانی افزوده خواهد شد و از آن به بعد با “نابسندگی” و عدم کفایت زبان فارسی کودکان غیرفارسیزبان، به مثابه یک ناتوانی و مانند مواردی همچون کمبینایی، کمشنوایی یا یک اختلال یادگیری برخورد خواهد شد.
امروزه در بسیاری از کشورهای دنیا که بشکل فدراتیو اداره می شوند مسئله حفظ زبانهای مردمان یک سرزمین به عنوان يک گنجينه و ميراث فرهنگی، از اولویت بالایی برخوردار است و تمامی سازمانهای فرهنگی و حقوق بشری و همچنين سازمان ملل متحد (یونسکو) نه تنها بر حفظ زبانها تأکید دارند بلکه تلاش بر این است که امکانات هرچه بیشتری از طرف دولتها در اختیار این مردمان قرار گیرد، گرایش به همسان سازی و حذف زبانها، گویشها و فرهنگها در واقع تلاشی است برای حذف هویت مردمان ایران و حقنه کردن آمریت و استبداد دولت جمهوری اسلامی بر سراسر ایران. ما بر این باوریم که آموزش زبانهای مادری (چند زبانی) باید جزء بنیاد آموزشی در ایران بوده و همچنین بعنوان امکان آموزشی داوطلبانه در مناطق فارسی زبان در برنامه های آموزشی دبستانی تا دانشگاهی تدارک دیده و اجرا شود، چرا که زبان، پل ارتباط میان فرهنگ ها و ملیت های گوناگون و امکانی برای تحقق برابرحقوقی فرهنگی است.
“همبستگی برای آزادی و برابری در ایران” طرح بنيادگرايانه، فاشیستی، ستمگرانه و کودک آزار “بسندگی زبان فارسی” برای کودکان غیرفارسی زبان را به شدت محکوم می کند. “همبستگی برای آزادی و برابری در ايران” ضمن تاکید بر جایگاه زبان فارسی به عنوان زبان مشترک و ارتباطی بین تمامی مردمان ايران، بر لزوم و ضرورت آموزش به زبانهای مادری تاکید داشته و آن را حق طبيعی میلیونها کودکی میداند که زبان مادریشان فارسی نیست. نبود آموزش به زبان مادری تنها یک حق پایمال شده میلیونها کودک وآزار آنان نیست، بلکه همزمان، اجبارآنان است به آینده ای ناموفقتر و فرودستتر به نسبت کودکان فارسی زبان ودرهمانحال تشدید ستمگری بر تمامی ملتهای ایران است.
حق تحصیل به زبان مادری یک حق دموکراتیک است که همچون بسیاری دیگر از حقوق دموکراتیک مردم ایران از سوی حکومت اسلامی زیرپا گذاشته شده است. ما از همه اشخاص، جریانات و نهادهای ترقیخواه مدافع حقوق بشر دعوت میکنیم تا با اعتراض علیه این طرح فاشیستی و ستمگرانه، رژیم را به عقب نشینی وادارند.
ایران از آن تمامی مردمان و ملیت های آن است و تنها با حقوق برابر آنها و تکیه بر صلح و همزيستی دموکراتيک میان آنها میتواند به کاروان دموکراتیسم و ترقی در جهان بپیوندد.
سرنگون باد رژيم جمهوری اسلامی ايران!
“همبستگی برای آزادی و برابری در ايران” *
23 مردادماه 1398 – 14 اوت 2019
*- احزاب و سازمانهای تشکيل دهنده : اتحاد دمکراتيک آذربايجان – بيرليک، جنبش جمهوريخوهان دموکرات و لائيک ايران، حزب تضامن دمکراتيک اهواز، حزب دمکرات کردستان ايران، حزب دمکرات کردستان، حزب کومه له کردستان ايران، حزب مردم بلوچستان، سازمان اتحاد فدائيان خلق ايران، شورای موقت سوسياليستهای چپ ايران، کومه له زحمتکشان کردستان