کردستان و مسئولیتی تاریخی
شورش و نارضاییهای مردمی همە ایران را دربر گرفتە است. جنبش مردمی اینبار با هیچ نهاد و جناح رژیم همساز نیست، جنبش اقشار محروم و ستمدیدە است کە نان و آزادی میخواهند. اینبار مردم بە جان آمدە کلیت رژیم و نهاد و سیستم حکومتی را آماج قرار دادە و بە کل، جریانی ساختارشکن و پسا جمهوری اسلامی در صحنە است. حاکمان تبهکار خود خوب میدانند چە بلایی بر سر مردم و مملکت آوردەاند، لذا میکوشند کە بە تمامی با موج خشم مردم روبرو نگردند، اینبار و تاکنون محتاط عمل نمودەاند. اما تردیدی نیست کە این حکومت هار دیکتاتور و تا دندان مسلح، میتواند این دورە را نیز با سرکوب سپری نماید و شورش را کنترل کند و ماشین سرکوب را با تمام قدرت بە کار اندازد. اما چە این کنترل و سرکوب دیر یا زود و کم یا بیش باشد، دیگر در اصل مسئلە کە مردم ایران فریاد مرگ بر جمهوری اسلامی سر دادە و شعار دادند “ اصلاح طلب، اصولگرا تمام است ماجرا” تغییری ایجاد نمیکند. ترس مردم ریخت و در واقع جنبش بە خط عبور از جمهوری اسلامی رسیدە است، این بی بازگشت است و هیچ قدرتی نمیتواند این دستاورد سیاسی را از مردمان ایران بگیرد. در نتیجە کنترل و سرکوبها نیز موقتی، فروریختن انسجام سیستم فاسد حکومتی مسلم و، رودرروییهای آتی مابین خلقهای ایران و حکومت دیکتاتوری قطعی است.
کردستان از ابتدا بە جمهوری اسلامی رأی نداد، در تمام این ٣٨ سال نتوانستند یک روز هم بدون نیروی سرکوبگر و میلیتاریسم تمام عیار بر کردستان مسلط شوند، اصلاح طلبان نتوانستند نخبە کردستان را با خود همراە نمایند و بە نیرویی اجتماعی تبدیل شوند. چهار دهە است کە کردستان سنگر آزادی و دمکراسی باقی ماندە و از دمکراسیخواهان ایران دفاع نمودە یا با آنان ائتلاف نمودە است. احزاب سیاسی کردستان دارای اتوریتە و جایگاە ویژەای در میان دیگر جریانات سراسری هستند.
در این برهە از زمان بار دیگر مسئولیتی تاریخی رودرروی مردم کردستان و احزاب سیاسی قرار دارد. در شرایطی کە جنبش مردمی فاقد رهبری معین است، همەی جریانات ضد مردمی پیشین و حتا تبهکاران دیروز درون حکومت نیز میکوشند از این نمد برای خود کلاهی بدوزند. لذا بیش از هر زمان دیگری ما بە یک همبستگی در درون احزاب سیاسی کردستان تا حد ایجاد یک نهاد پایدار هم برای هماهنگی در کردستان و هم برای همکاری با جریانات سراسری و دمکراسیخواە ایرانی. در شرایطی کە دمکراسیخواهان در ایران از همبستگی سازمانی لازم برخوردار نیستند و در سطح بین المللی نیز فاقد پشتیبانی لازم میباشند و در حالی کە جنبش در کردستان از سطح بالایی از شعور و ابتکار برخوردار است، شرایط از ما اقدامی فراحزبی و اجتماعی میطلبد وگرنە همکاری و هماهنگیهای تاکنونی جوابگو نیست.
کومەلە زحمتکشان کردستان شرطی برای هیچ جریانی در کردستان ایران ندارد و خواهان آنست کە همە جریانات نیز چنین برخورد نمایند. از نظر ما این اقدام بە یک امر فوری تبدیل شدە است و امیدواریم با احساس مسئولیتی جمعی و اجتماعی از سوی همگان بە ایجاد چنین نهاد پایداری در همکاری میان احزاب کردستان ایران دست یابیم و مسئولیت تاریخی خود را پاسخگو شویم.
کمیتە مرکزی کومەلە زحمتکشان کردستان
١٢ دیماە ١٣٩٦ برابر با دوم ژانویە ٢٠١٨ میلادی