در آموزەهای تاریخی و فرهنگی انسان همیشە بر اتحاد دوستان، برادران و ملتها در برابر نیروهای شر تاکید شدە است و امروزە در ایران و بەویژەتر بعد از جنبش زن زندگی آزادی همە دم از اتحاد می زنند. اما براستی اتحاد اپوزیسیون جمهوری اسلامی چە فوائد و مزایایی برای مردم و جنبش آزادیخواهی ایرانی دارد!؟
صورت مسلە
ابتدا باید بدانیم کە ایران و کشور ایران میراثدار یک امپراطوری بزرگ و تاریخی است کە طی هزاران سال محل زندگی مردمانی با ریشەهای نژادی، زبانی، فرهنگی، دینی متفاوتی بودە است. شاهان و سلسلەهای بسیاری براین امپراطوری حکمرانی کردەاند و همچنین در طول دوران جغرافیای این سرزمین دستخوش تغییرات و تحولات بسیاری بوده است، اما امروزه ما و جهان، این کشور را با جغرافیای کنونیاش میشناسیم و از بد روزگار، امروزە گروگان رژیمی جنایت پیشەایست کە خود را نمایندە خداوند بر روی زمین میداند و بر اساس باورهای فرقەای خود و بدون در نظرداشت حق دیگرانی کە باوری بە عقاید او ندارند، بر جامعە متنوع و متکثر ایران حکمرانی می کند و این سبب جنایتها و پایمال کردن حقوق میلیونها جان و زندگی بودە است در طی این چهل و پنج سال گذشتە. امروزە کە ما شاهد اعتراضات و قیام خود جوش مردم (حداقل در اکثر مناطق ایران) وجود همبستگی و اتحاد میان مردمان ایران از تمام ادیان و مذاهب و زبان و ملیتها و جنسیتهای متفاوت بە امری لازم برای گذار از جمهوری اسلامی تبدیل شدە است.
در طی دو سال عمر جنبش زن زندگی آزادی کە امید می رفت بتواند بە جنبشی سراسری با پشتوانەمردمی وسیع چند میلیونی فعال، کار این رژیم را یک سرە کند، در رکود است و همە دلسوزان آبادی و آزادی ایران و مردمانش طلب اتحاد و همبستگی دارند، هم از مردم و هم از اپوزیسیونی کە خود را نمایندە و رهبر این مردمان می دانند. اما براستی اکسیر اتحاد چیست کە همە خواهان و طالب آنند!؟
در این مقالە بە خواص و فوائد اتحاد و همبستگی اپوزیسیون جمهوری اسلامی از طیفها، جریانات، احزاب و شخصیتهای سیاسی برای گذار از این رژیم جنایتکار پرداختەام. شایان ذکر است کە مضمون این مقالە، متن سخنرانی نویسندە (بە نمایندگی حزب کومەلە کردستان ایران) بود در یادمان کشتەشدگان و زندانیان سیاسی قربانی جنایتهای جمهوری اسلامی در تورنتوی کانادا. این نشست با همکاری انجمن حمایت از جنبش زن زندگی آزادی و با مشارکت نمایندەگان احزاب و جریانات و شخحصیتهای سیاسی برگزار شد. حامد اسماعیلیون، فرج سرکوهی، جمشید برزگر، دکتر فریدون رحمانی و… از جملە پانلیستهای این سمینار بودند.
و اما چرا “اتحاد” خوب است؟ بە این دە دلیل؛
١ . همبستگی در برابر دشمن مشترک
یکی از اصول کلیدی در براندازی حکومتهای دیکتاتوری، همبستگی و اتحاد میان نیروهای مخالف است. دلیل بر سر کار ماندن جمهوری اسلامی استفادە از زور و سرکوب با توان انسانی و نظامی او بودە و هست و این شرایط می تواند همچنان وجود داشتە باشد اگر کە تغییری در این معادلە بە وجود نیاید. بە عبارتی دیگر می بایستی نیروی مردم از نیروی سرکوب جمهوری اسلامی بیشتر باشد.
اتحاد و همبستگی نیروهای با تفاوت نظر ایدئولوژیک و سیاسی متفاوت باشند و داشتن یک هدف مشترک _ یعنی سرنگونی دیکتاتوری ( کە میتواند عامل و محرک وحدت باشد) تغییر معادلە و موازنە قدرت بین نیروی سرکوب جمهوری اسلامی و مردم معترض را بە همراە خواهد داشت. اتحاد میان گروههای مختلف، از احزاب سیاسی تا اقلیتهای اتنیکی و مذهبی، میتواند قدرت حاکم را به چالش بکشد و شرایطی را برای گذار به دموکراسی فراهم آورد.
٢ . تقویت مشروعیت و پایگاه مردمی
در ایران امروز هیچ شخص، جریان، حزب و یا جبهەای بە تنهایی مشروعیت، حمایت و پشتیبانی اکثر جامعە متنوع ایرانی را ندارد، جبهههای متحد متشکل از شخصیتها، جریانات، احزاب میتوانند حمایت گستردهتری از اقشار مختلف جامعه به دست آورند. این اتحاد میتواند گروههای مختلف مردم را که شاید بهتنهایی از هیچکدام از جریانهای سیاسی حمایت نکنند، به صحنه بیاورد. در ایران، اقلیتهای اتنیکی، جنسی، جنسیتی و مذهبی همواره در حاشیه قرار گرفتهاند. اما در یک جبهه متحد، این گروهها نهتنها دیده میشوند بلکه به یک نیروی اساسی برای تغییر تبدیل میشوند.
٣ . توانایی هماهنگسازی منابع و استراتژیها
یکی از بزرگترین مزایای تشکیل یک جبهه متحد، توانایی هماهنگسازی منابع و استراتژیها است. نیروهای مختلف کە هرکدام با در نظرداشت پایگاە مردمی آنها توان و امکانات خاصی دارند کە میتوانند منابع خود را در جهت استراتژیهای مشترک هماهنگ کنند و این مسئله به بهبود کارایی و اثربخشی مبارزات منجر میشود. اگر ما بتوانیم در ایران چنین هماهنگی را بین نیروهای مخالف ایجاد کنیم، بیشک میتوانیم دیکتاتوری را به زانو درآوریم و مسیری روشن بهسوی دموکراسی باز کنیم.
٤ . افزایش فشار داخلی و بینالمللی
انقلابها در تاریخ گذشتە و بە ویژەتر در تاریخ معاصر بە حمایت خارجی و بین المللی نیاز دارد. بە ویژەتر در موقعیت راهبردی جغرافیایی ایران در خاورمیانە کە منافع و منابع جهانی زیادی را در خود جا دادە است، جامعە بین المللی را در حمایت و پشتیبانی از اعتراضات مردم برای براندازی و سرنگون کردن رژیم اسلامی محتاط کردە است، چرا کە آنان از هرج و مرج و آشوب بعد از فروپاشی و سیل مشکلات مردمان خاورمیانەای و ایران بە سرزمینهای خودشان واهمە دارند. جبهههای متحد میتوانند با نشان دادن یک تصویر همبسته و متحد از اپوزیسیون این ترس آنان را برطرف خواهد کرد می تواند حمایت بینالمللی را جلب کرده و فشار بیشتری بر حکومت دیکتاتوری وارد کنند. ایران، بهعنوان یک کشور چندملیتی با اقلیتهای متعدد، میتواند با تشکیل چنین جبههای، نهتنها حمایت بینالمللی را جلب کند بلکه مشروعیت خود را در سطح داخلی نیز تقویت کند.
٥ . کاهش تفرقه و رقابت داخلی
در طول چهل و پنج سال گذشتە جمهوری اسلامی تلاش داشتە با ایجاد نفاق و تفرقە در بین مردمان ایران از اتحاد و همبستگیشان جلوگیر کند و تفرقە افکندە و حکومت کردە است. در نبود یک جبهه متحد، نیروهای مخالف دچار تفرقه و رقابت داخلی شدەاند که به تضعیف مبارزه و تقویت دیکتاتوری منجر میشود و جمهوری اسلامی برندە و مستفید این واگرایی و تفرقە بین مخالفان خود بودە است. رفع این واگرایی، پراکندگی در بین مخالفین جمهوری اسلامی برای جلوگیری از این خطر، نیازمند ایجاد یک آلترناتیو قوی هستیم که تمام گروهها و اقشار جامعه ایران را در خود جای دهد. این آلترناتیو باید قادر به مدیریت اختلافات و استفاده از تنوع بهعنوان یک منبع قدرت باشد، نه بهعنوان عامل تفرقه. فراموش نکنیم کە صرف اعتراض سبب سرنگونی و براندازی رژیمها نیست، بلکە وجود آلترناتیو تکمیل کنندە اعتراضات مردم عامل تعیین کنندە است. مردم ایران و نمایندەگانشان برای گذار از جمهوری اسلامی محکوم بە تشکیل یک ائتلاف و آلترناتیو در برابر جمهوری اسلامی با ویسعترین پایگاە اجتماعی هستند.
٦. آمادهسازی برای دوران پس از سرنگونی
سالهاست کە جمهوری اسلامی وجود امنیت در کشور را سرپوشی بر سیەروزیهای مردم عنوان کردە و تمام تلاش دستگاە پروپاگاندایش ایجاد ترسی است از فردای روزی کە جمهوری اسلامی نباشد و اینکە ایران در غیاب او سوریە و لیبی خواهد شد. جبهههای متحد متشکل از اکثریت مردمان ایران میتوانند برنامهریزی و آمادگی برای مدیریت دوران پس از سرنگونی حکومت دیکتاتوری را بهصورت هماهنگتر انجام دهند و نقشەهای جمهوری اسلامی را در اینبارە بر آب کند. این امر (جبهە متحد مردمان ایران) به جلوگیری از هرجومرج و ایجاد یک دولت دموکراتیک و پایدار کمک میکند. ایران، با همه تنوع و پیچیدگیهایش، نیازمند چنین آمادگی است تا بتواند پس از سرنگونی دیکتاتوری، بهسرعت به سوی دموکراسی و حقوق بشر حرکت کند.
٧. ایجاد یک چشمانداز مشترک
سیاستهای خصمانە جمهوری اسلامی در داخل با مردمان خود و در متطقە و جهان برای تصدیر خشونت باعث و بانی انزوای بین المللی ایران شدە است، باعث تحریمها و محدودیتهای وحشتناکی برای مردمان ایران شدە است در حالی کە ایرانی کە بتواند در تعامل سازندە با مردم خود، کشورها و ملتهای منطقە و جهان بە مثابە بازیگری متعارف می تواند درهای ترقی و رشد و آبادانی را بر این کشور بکشاید. تعیین یک چشمانداز مشترک برای آینده ایران از دیگر وظایف یک جبهه متحد است. این چشمانداز باید نهتنها به مسائل سیاسی، بلکه به مسائل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی نیز توجه داشته باشد و همه اقشار جامعه را در بر گیرد. چشمانداز ما باید مبتنی بر احترام به حقوق بشر، دموکراسی و عدالت اجتماعی باشد.
مردمان ایران شایستە و سزاور زندگی مالامال از عشق و آبادانی، آزادی و عزت هستند و نیازی بە آمریکاستزی و اسرائیل ستیزی و عرب و دگر ستیزی نیست، اما جمهوری اسلامی این زندگی را از آنان دریغ کردە است. جبهە متحد می تواند در بازپسگیری این زندگی برای مردم نقش کلیدی در ترسیم چشم انداز آتی حاکمان ایران و رژیم مستقرش ایفا کند.
٨ . ایجاد یک رهبری مشترک
اگرچە خاورمیانە و در کشورهای توسعە نیافتە و حتی در جهان مدرن نیز هنوز نمی توان نقش رهبران کاریزماتیک را نادیدە گرفت، اما حتی با وجود عدم چنین شخصیتی کە اقبال عمومی را داشتە باشد، وجود یک رهبری مشترک برای گذار از جمهوری اسلامی و رهسپارکردن ایران در جادە رشد و ترقی و عمران و عزت و آزادی و آبادانی نقش کلید خواهد داشت. جبهههای متحد با داشتن امکان توزیع مسئولیتها و ایجاد یک رهبری مشترک و افزایش اعتماد عمومی به اپوزیسیون این مسیر را هموار خواهد کرد. این نوع رهبری باید به جای تمرکز بر فرد، بر اصول و ارزشها تمرکز کند و به نمایندگی از همه گروههای جامعه ایران عمل کند.
٩ . مقاومت در برابر سرکوب
در بند اول بە نقطە اتکای جمهوری اسلامی کە همان سرکوب بود اشارە شد، اما یک جبهه متحد میتواند در برابر سرکوب حکومت دیکتاتوری مقاومت بیشتری نشان دهد، زیرا منابع و حمایتهای گستردهتری در اختیار دارد. در ایران، که حکومت همواره با سرکوب مخالفان و محدود کردن حقوق اقلیتها مواجه بوده، یک جبهه متحد میتواند بهعنوان نیرویی مقاوم و نیرومند عمل کند. بی شک شخصیتها، جریانات و احزاب از مردمان متفاوت ایرانی پایگاههای وسیعی در بین مردمان خود هستند و این امکان بزرگی بە جبهە متحدی خواهد داد کە یک رهبری مشترک دارد و می تواند سازمان یافتە در برابر سرکوب رژیم مقاومت کردە و سرانجام این رژیم را از پای در آورد.
١٠. جلوگیری از جنگ داخلی پس از سرنگونی
یکی از بزرگترین خطرات پس از سرنگونی حکومتهای دیکتاتوری، وقوع جنگ داخلی و تفرقه است. جبهههای متحد میتوانند با ایجاد توافقات پیشینی، از وقوع این خطر جلوگیری کنند. در ایران، با توجه به تنوع اقلیتهای قومی و مذهبی، این مسئله اهمیت ویژهای دارد، نکتەای کە دستگاە پروپاگاندای جمهوری اسلامی بە شدت روی آن تلاش دارد، خود را ضامن امنیت بنامد کە در غیاب او جنگهای داخلی بە راە خواهند افتاد و ایران سوریە یا لیبی خواهد شد. تشکیل یک جبهه متحد از نیروها، احزاب و جریانهای سیاسی با پذیرش تکثر و تنوع اقلیتها، نهتنها میتواند به سرنگونی دیکتاتوری کمک کند بلکه میتواند زمینهساز ایجاد یک ایران دموکراتیک، آزاد و برابر باشد. آینده ایران نیازمند همبستگی، اتحاد و احترام به حقوق بشر است و این اهداف تنها از طریق یک جبهه متحد و قدرتمند قابلدستیابی است.