در سال روز کوبانی
در سال روز کوبانی چندین دست نوشتەام را کە در جریان نبرد کوبانی و تا پایان غرورانگیز آن انتشار یافت، مجموعا مشاهدە خواهید کرد.
با درود
نبرد کوبانی
هفتم اکتبر ٢٠١٤
١_ نبرد کوبانی تا کنون پیامش را به جهانیان رسانده است. این نبرد و مقاومت تاریخی کم نظیر از حیث رسالتی که بر دوش داشت و از لحاظ ایستادگی و اراده اش به شمار نبردهای تاریخی نامدار تعلق گرفته است. اما لازم نیست آن را با هیچ مقاومت دیگری (استالینگراد، دین بین فو، مقاومت ٢٤ روزه سنندج و …) از این دست مقایسه کنیم و نام آنان را بر پیشانی کوبانی حک کنیم. کوبانی خود نامی است، مقاومتی است، اراده و نبردی است که باید نبردهای آنان را با آن سنجید. کوبانی به سنجش هر مقاومت دیگری در آینده نه تنها تبدیل شده، که معیارها و ارزش های نوینی نیز خلق کرده است.
٢_ در کوبانی نتیجه نبرد تغییری در رسالت این مقاومت و کارکرد و اثرات تاکنونی آن نخواهد داد. نام و مقاومت کوبانی، زنان پیکارجویش، سالخوردگان اسحله به دستش و تنهایی اش در میان هیاهو و جنجال جهانی “ضدداعش” مرزهای جهان را درنوردیده است. رسانه های جهان، احزاب راست و چپ، فعالین و مبارزین در کردستان، ایران، ترکیه، اروپا و آمریکا و استرالیا برای کوبانی و مقاومت سترگش واکنش نشان داده اند و بسیاری از آنان را به مرز ترکیه و سوریه کشانده است تا به جنگ مقاومت کوبانی بپیوندند.
٣_ کوبانی مرکز ثقل همه ی اوضاع پیچیده ای است که “داعش” به آن پیچیدگی خاصی بخشیده است. کوبانی چهره ها و ادعاها را بسی واقعی تر نشان می دهد. جهان “غرب” منتظر چیست و بدنبال کدام نتیجه است در کوبانی؟ چرا در عراق علیه داعش اقدام می کنند اما در سوریه نه؟ (انگلیس و فرانسه اعلام کرده اند که در سوریه کاری انجام نخواهند داد. و در حالی کوبانی شدیدا نیازمند کمک است این سیاست فرانسه و انگلیس اگر چراغ سبزی برای درهم شکستن مقاومت کوبانی نباشد، لاقیدی تبهکارانه ای است). کوبانی بیش از هر زمان دیگری جایگاه ترکیه را نشان داده است. برای ترکیه کوبانی باید سقوط کند که هم “مسئله” کرد را برای مدتی دیگر از خود دورد ساخته، هم اتحاد و همبستگی خلق کرد در سوریه را به عقب انداخته و هم پ. ک. ک باید سرجایش نشانده شود و بالاخره سرپوشی به شکست سیاست هایش در سال های اخیر در سوریه و منطقه نهاده باشد. سماجت داعش در محاصره کوبانی از آن روست که شکست داعش در این نبرد، سرآغاز شکست های متعاقب آن خواهد بود و با تحمل شکست اقتدارش را هم در اپوزیسیون سوریه از دست می دهد و هم در نقشه های آینده اش. درهم شکستن مقاومت عادلانه و مردمی کوبانی برای داعش هم تاکتیک است هم استراتژی.
٤_ نبرد و مقاومت کوبانی با همه رودرویی های دیگر منطقه علیه داعش تفاوت ماهوی دارد. کوبانی (در کنار جنگ و پایداری پیشمرگه) سیمای جنبش عادلانه و حق طلبانه کردستان را در همه ی بخش های آن محبوب تر و عادلانه تر از پیش ساخته است. پیکار زنان کوبانی به وزن و اعتبار این مقاومت شدیدا افزوده است و به آن مضمون و محتوی انسانی تر و آزادیبخش تری بخشیده است.
٥_ برای کوبانی و کردستان سوریه، محاصره داعش ادامه همان ستمگری دیرینه اما با ابزار متفاوت و تعقیب همان استراتژی از راه دیگری است. این مقاومت و این ابزار نوین سرکوب است که عطف و سمپاتی وسیع و متنوعی را نسبت به کوبانی ببار آورده است.
٦_ کوبانی نیات و هدف “پروسه آشتی” اردوغان و ترکیه را در “حل” مسئله کرد در این کشور آشکاراتر ساخت. در حالیکه دو سه سال اخیر در برابر دیدگان همگان اردوغان از پروسه آشتی در کردستان سخن می راند، (اکنون که انگشت اتهام حتی جو بایدن به سوی شخص اول ترکیه در همکاری با داعش و پاگرفتن آن نشانه رفته است) ناخردمندانه تفاوتی بین داعش و پ. ک. ک نمی بیند.
٧_ نبرد کوبانی در بطن حوادث ماههای اخیر بیش از هر عامل دیگری اذهان را به ریشه و علل پیدایش و پیشروی سریع داعش و کارکرد و نقش پیجیده آن سوق داده است. در بازی شطرنج خاورمیانه که دیرپایی است ادامه دارد، داعش به عنوان مهرهای از این شطرنج نمی تواند “خودسرانه” وارد شده باشد. گمانه زنی در ابعادی وسیع ادامه دارد.
٨_ کوبانی در عین حال حلقه وصل و اتحاد نوین جنبش های آزادخواه کردستان در همه ی بخش های آن است. حمایت از مقاومت کوبانی به ارکستر تودهای عظیمی می ماند که نوازندگانش در همه ی بخش های کردستان در دیاربکر و کرمانشاه و سنندج و سلیمانی و مهاباد و هولیر و مبارزین و دلسوزانش در لندن و استکهلم و سیدنی و فرانکفوت و برلین و امریکا و کانادا مارش مشترکی را می نوازند.
٩_ نبرد کوبانی بیش از هر زمان به ما می گوید که جنبش های آزادیخواه کردستان سرنوشت، راه و آینده مشترکی دارند. جنبش های کردستان همواره ارزش های دمکراتیک، انساندوستانه، مترقی و سکولار و مردمی را در خود پرورانده که خود بازتاب جامعه متنوع کردستان به لحاظ مذهبی و ملی بوده که همزیستی دیرینه ای با هم دارند که در منطقه استثنایی است. کوبانی ضرورت اتحاد همه ی نیروهای سیاسی و مبارز کردستان پرواضح تر نشان می دهد. راه دیگری جز همگرایی، اتحاد و همبستگی احزاب سیاسی کردستان وجود ندارد. نباید به کشورهای منطقه فرصت مانور میان احزاب داده شود.
١٠_ کوبانی باردگر نشان داد (حتی اگر سقوط کند) که رستگاری و رسیدن به آزادی به نیروی مردمی و به اتکا به سازماندهی و مشارکت توده های مردم در همه ی عرصه ها ممکن است. بهره گیری از شرایط و سنجش اوضاع و همگام شدن با این و آن ائتلاف نباید هیچگاه از اتکا به جنبش و نیروی مردم غافل ماند.
…………………………
100 روز نبرد کوبانی
٢٢ دسامبر ٢٠١٤
١-نبرد پرغرور کوبانی صد روزە شد. 100 روز است کە قلب دەها میلیون تن با کوبانی می تپد. دورترین انسان های رنج دیدە و مدافع آزادی در جهان و میلیون ها انسان در این صد روز، شب های طولانی در شوک خبر تکان دهندە “تسخیر” کوبانی بیدار ماندند. چه بسا جهادیان تشنە خون کوبانی، همانند سربازان نازی در جبهەهای استالینگرد وعدە پیروزی قریب الوقوع را مخابرە نکردە باشند
٢- اما کوبانی سرفراز و استوار ایستاد. پیام آور و مبشر انسانی ترین نبرد این ایام شد که رسالتی فراسوی حراست و پاسداشت یک سنگر، یک شهر و یک ملت را بر دوش کشید. هیچ “ناخالصی” در این نبرد نمی توان دید که انباشتە و مملو از ارزش های نوینی است که بە سنجش جنبش های حق طلبانه و هر نیروی مدافع آزادی و رهایی تبدیل گشتە است.
٣-کوبانی اما فقط نبردی 100روزه و جنگ مقاومت برای حفاظت از یک شهر نیست که مبشر و مبلغ مانیفست و پلاتفرم حقوق زنان، خود مدیریت دمکراتیک و ساختن دنیای آزاد با اتکا به نیروی مردمشان در قلب خاورمیانەای است که جنگ و کشار، آدم کشی های قومی و مذهبی را پایانی نیست.
٤- ١٠٠ روز نبرد کوبانی، جنبش های آزدی خواهی کردستان را در همەی بخش های بیش از گذشتە درهم تنیدە است و مرزهای خط کشی شدە 1916 سایسپیکو را کم رنگ کرد. از منظر جهانیان نیز مسئلە کرد و جنبش های آزادی خواهی کردستان در همەی بخش های آن بیش از پیش به مسئلەای واحد و مشترک بدل گشتە است. بیش از هر زمانی اوج و فرود و شکست و پیروزی هریک از جنبش های کردستان بر همدیگر اثرات بلافصل می گذارد. 100 روز نبرد پرغرور کوبانی بیش از هر زمانی جنبش های کردستان را در خاورمیانه به پیشقراول هر مبارزە آزدی خواهی، حق طلبی، دموکراسی خواهی و مردمی بدل کردە است.
٥-مقاومت کوبانی، فراخوانی است برای استراتژی نوینی در جنبش های آزادی خواهی کردستان. پایان یک دورە از مبارزات رهایبخش کردستان، پایانی است بر نوعی از استراتژی و سیاست، و وداع با سنت های دست و پا گیری که مانع از نشان دادن ظرفیت های مردمی و اتکا به نیروی خود تودەهاست. رستگاری فقط و با اتکا بە ارادە و نیرو و نبرد مردمانش _ حتی سالخوردگانش_ ممکن است. هر گلولەای که به سوی سنگرهای کوبانی شلیک می شد همچون تازیانە بر پیکر فرتوت سنت ها و اندیشەها و راەکارهای زائد و کهن در چپ و راست در جنبش های کردستان فرود می آمد.
٦-نام و آوازە زنان کرد در این 100 روز به یمن دلاوری های زنان کوبانی در جهان طنین انداز شد. صحنەها و تصاویر زنان کوبانی بر صفحات روزنامەها و مجلات و تلویزیون ها نشان از ملت و جنبشی با ارادە می داد که رسالت بزرگی تقبل کردە است. رزم و حضور زنان کوبانی به این مقاومت، به جنبش های آزدیخواهی کردستان، به آرمان و اهداف و خواستەهای خلق کرد جلوەهای انسانی تر، متمدن تر و حق طلبانەتری بخشیدە است. در جنبش های کردستان، احزاب سیاسی و تحولات سیاسی و اجتماعی وزن، اعتبار، جایگاه و موقعیت زنان کرد جهش غیر قابل بازگشت به جلو برداشتە است.
٧-نبرد 100 روزه کوبانی، حضور برجستە زنان، تدوین قوانین برابری خواهانه، خودمدریتی دمکراتیک که همە متاثر از اندیشەهای چپ سوسیالیستی است، هم به اعتبار چپ سوسیالیستی افزود و هم به مباحثات گرم و اساسی و امیدکنندەای حتی در افراطی ترین جریانات آن دامن زد. بسیاری از تابوهای فکری آنان را زیر سئوال برد و زمینەهای مساعدی را برای همگرایی مجدد و حضور در جنبش مردمی و آشتی با آن را فراهم ساختە است. چپ سوسیالیستی کردستانی درس های فراوانی دارد که باید از کوبانی بیاموزد.
٨- ترکیە را از تند پیچ کوبانی گریزی نبود. هیچ نبردی هم چون کوبانی نتوانست و نمی توانست، چهرە و ماهیت ترکیەی فاشیست _ این کاندیدای دەها سالە اتحادیە اروپای مدرن و متمدن _ را به جهانیان نشان دهد. در صد سال گذشته ترکیە از سرکوبگران اصلی خلق کرد و انکارگر سمج هویت و موجودیت یک ملت دەها ملیونی، پایمال کنندە بی رحم حقوق و آزادی های خلق کرد و جنایت کار قصی القلب خلق کرد بود اما معاملە با چنین رژیمی، هم آوازشدن با وی در تروریست نامیدن احزاب و مردمش و در انکار جنبش آنان در “دنیای متمدن” تداوم داشت. این نبرد کوبانی و حمایت جهانی است که این معادلە را به هم ریختە است. “تروریست” های دیروز، اینک کوشندگان مسلح با حمایت جهانی اند و “هم پیمان” دیروزی به همدستی با ارتجاعی ترین گروە آدم کشی متهم است.
٩-هرچه به صدمین روز نبرد کوبانی نزدیک تر می شدیم، نام و نبرد کوبانی در ژورنالیسم رسمی کم حضورتر و کم رنگ تر گردیدە است. چرا به محاصرە کوبانی پایان ندادند، چرا در حالی که به مدت ٢٠ روز رژیم صدام را به زیر کشیدند، در محاصرە کوبانی و بستن راەهای نفوذی داعش به کوبانی چارە اساسی در پیش گرفتە نشدە است؟ آیا کوبانی قربانی معاملات منطقەای خواهد شد؟ مقاومت کوبانی و مشارکت مردمی و حمایت های جهانی تا کنون چنین سناریویی را نامحتمل ساختە است.
١٠-اعزام واحدهای پیشمرگ از اقلیم کردستان به کوبانی و عبور کاروان آن از شهرهای کردستان ترکیە و استقبال تاریخی مردم این شهرها و خلق صحنەهای باشکوه، مقاومت 100 روزه کوبانی، تدوین پلاتفرم زنان در کانتون “جزیرە”، مشارکت والای مردمی در امر سازماندهی اجتماعی و خودمدریتی دمکراتیک، سازماندهی روز جهانی کوبانی و برگزاری آن در اقصی نقاط جهان و برگزاری آن تحت حاکمیت مستبدانه جمهوری اسلامی و حمایت مردم کردستان از کوبانی در حالی کە خود تحت محاصرە رژیم اسلامی در ایران قرار دارند، مداخلە و مشارکت و حضور مردمی و ارادە و ابتکارات آنان را در امروز و فردای جنبش های آزادی خواهانەشان چندین گام اساسی به جلو راندە است و همین نیرو و ارادە و اگاهی و مشارکت مردمی است که ضامن پیروزی نهایی و ساختن دنیای آزاد خواهد بود
……………………….
٢٧ ژانویە ٢٠١٥
آرام بخوابید قهرمانان کوبانی
“تنها “صدهایمان” جان باختند اما خلق کرد برای همیشە سرفراز خواهد ماند.
هزاران شاخە گل نثارتان باد.
……………………….
٢٧ ژانویە ٢٠١٥
کوبانی آزاد شد
نبرد پر حماسە کوبانی، با غرور به سرانجام رسید. کوبانی آزاد شد.
کوبانی باردگر نشان داد که رستگاری و رسیدن به آزادی به نیروی مردمی و به اتکا به سازماندهی و مشارکت تودەهای مردم در همەی عرصەها ممکن است. بهرەگیری از شرایط و سنجش اوضاع و همگام شدن با این و آن ائتلاف نباید هیچگاه از اتکا به جنبش و نیروی مردم غافل ماند.
………………………
آن چه از کوبانی به جا ماندە است!
دوم فوریە ٢٠١٥
١- آن چه از کوبانی به ماندە است، نه ویرانه که آبادانی است.
٢- آن چه از کوبانی به جا ماندە، نبرد پر غرور زنان و مردان و سالخوردگان اسحلە به دست آن است.
٣-آن چه از کوبانی به جا ماندە، زنان و دختران محبوس در بیغولەهای تاریک نیست که نسلی با ارادە و مصمم از زنان نقش آفرینی کردند تا ارادە زنان کردستان را که از فردای بهمن 57 در کردستان ایران شتاب گرفت، یک گام دیگر به پیش بکشانند.
٤-آن چه از کوبانی به جا مانده، ثبت صفحە زرینی از پیکار و مبارزات خلق کرد است.
٥-آن چه از کوبانی به جا ماندە, اعتبار جهانی چشمگیری است که برای کردستان و جنبش های آزادی خواهی کردستان بدست آمدە است.
٦-از کوبانی همبستگی و اتحاد مبارزاتی جنبش های آزدیخواهی کردستان در ابعادی نوین و بی سابقە به جا ماندە است.
٧-آن چه از کوبانی به جا ماندە است، نه اجساد جانباختگانمان/ که چند صباحی دیگر به مشتی از خاک تبدیل خواهند شد/ که نام و یاد و شکوە نبرد قهرمانانی است که جهانیان را به ستایش خود کشاندند.
٨-از کوبانی نه زوزەهای حکام ترکیە دال بر عنقریب خواندن سقوط کوبانی، که پیروزی و تفوق سرفرازانەای که حتی داعشیان را به اعتراف کشاند.
٩- در دورترین نقطە این کرە خاکی با پیروزی کوبانی به پایکوبی پرداختند و آن را نبردی برای انسانیت خواندند، همین سرمایە عظیم معنوی است که از کوبانی به جا ماندە است.
١٠-زیستن در “خرابەها” و “ویرانەها”ی کوبانی اما با چنین کولەبار و سرمایە مبارزاتی و حمایت مردم آزادە در جهان بسی غرورانگیزتر است. ساختمان ها تعمیر و نو خواهند شد و ظاهر ویرانەاش، دستاوردها، درسها و سرمایە بدست آمدە را نمی پوشاند.
رضا کعبی