بمناسبت روز جهانی مبارزه علیه خشونت بر زنان
25 نوامبر روزجهانی مبارزه با خشونت علیه زنان نزدیک است. مراسمهای 25 نوامبر امسال در شرایطی برگزار میشود که اعمال خشونت بر زنان، در بیشتر نقاط جهان، بطور وحشتناکی رو به افزایش است.
زنان ایران که بعداز انقلاب مشروطیت توانسته بودند در جهت کسب آزادی زن ایرانی گامی بردارند و از اجبار به رعایت قوانین بغایت زن ستیز اسلامی کمی فاصله بگیرند، از همان آغاز به حاکمیت رسیدن جمهوری اسلامی در ایران در سال 1357، زنان ایران با پدیده پوشش و حجاب اجباری و تبعیض جنسیتی در کلیه امورات زندگی و شئون اجتماعی روبرو شدند. با پیدایش ورشد گروههای بنیادگرای اسلامی همچون القاعده و طالبان و الشباب و بوک وحرام و داعش و حزب الله وانصار الشریعه و غیره بر بستر قوانین بغایت ارتجاعی اسلامی در چند دهه اخیر در خاورمیانه و کشورهای آفریقائی، که همچون اسلاف خویش در صدر اسلام از هیچگونه جنایتی علیه زنان دریغ نمیکنند، ناامنی وارعاب و وحشت مرگباری در منطقه و بخصوص بر زنان و دختران حاکم شده است.
در آوریل امسال گروه سلفی بوک وحرام 276 دختر دانش آموز نیجریه ای را از مدرسه ربوده وآنها را مورد اذیت و آزار و تجاوز قرار داده و بعنوان برده جنسی فروخته ویا به عقد اعضای خود در آوردند. تعدادی از این دختران که موفق به فرار شدهاند، فجایعی که بر سر آنها آورده اند را باز گو کرده اند. اما هنوز از سرنوشت بیش از 200 نفر آنها اطلاع دقیقی در دست نیست. این گروه اسلامی تندرو مسلح در کشور نیجریه، خواستار تعطیلی تمامی مدارس نوین وممنوع کردن تحصیل دختران و تحمیل قانون شریعت اسلامی یعنی بردگی جنسی بر زندگی زنان در تمامی کشور است.
اعمال خشونت آمیز این گروهها شبیه هم هستند. همه آنها قوانین برآمده از آیههای قرآن و شریعت را در مورد زنان به اجرا در میآورند.اینها با استناد به احادیث و شریعت اسلام برای ارعاب مردم نهایت استفاده را میبرند.
گروه دولت اسلامی عراق وشام موسوم به داعش، که ترکیبی است از عقب مانده ترین و فناتیکترین انسانهای خشک مغز مسلمان و سرخوردگان باقیمانده رژیم بعث، در چند ماه گذشته با حمله به چند شهر عراق و سوریه خلافت اسلامی خود را اعلام کرد و شنیعترین و خشنترین اعمال ممکن را در مورد مردم مناطق به اشغال درآورده بکار برده و میبرند. در بدو ورود به این شهرها و مناطق برای ایجاد رعب و وحشت با مسلسل به مردم تیراندازی کردند و با اعدامهای دسته جمعی و بریدن سربا شمشیر، اوج وحشیگریشان را به نمایش گذاشتند. آنها زنان ودختران جوان را ربوده وبعنوان برده جنسی در بازار کشورهای اسلامی بفروش میرسانند. همینطور آنان را به وسیلهای برای برآورده کردن نیاز جنسی اعضای افسار گسیختهشان تبدیل میکنند. اعمال تروریستی و ترسناک این گروه در دنیا انعکاس پیدا کرده و موجب ایجاد ترس و وحشت و نا امنی در کشورهای اروپا و آمریکا نیز شده است. این در واقع یکی از اهداف این گروه مخوف است. از طرف دیگر فرهنگی بسیار مضر و ضد زن برآمده از شریعت اسلام را در مناطق به اشغال درآورده اشاعه میدهند که زدودن آن مدتها طول میکشد.
شهر شنگال در کردستان عراق، نمونه ای دردناک از این مجموعه مناطق است که متأسفانه بدون دفاع به کنترل داعش در آمد. مردم شنگال عمدتا کرد و از نظر اعتقادات مذهبی ایزدی هستند. از دید داعش آنها “کفار” هستند که یا باید کشته شوند یا به دین اسلام گرویده و با داعش همکاری کنند. بسیاری از مردان این شهر در بدو ورود داعشیان مسلح به آنجا به طرز فجیعی قتل عام شدند و زنان و دختران جوان به اسارت گرفته شده و آن سرنوشت را پیدا کردند که قبلا اشاره شده، و شرح فجایعی که در مورد آنها رخ داده بطور مداوم در اخبار شبکه های اجتماعی انعکاس پیدا کرده است.
شهر کرد نشین دیگری که مورد حمله داعش قرار گرفته شهر کوبانی است. این شهر در استان حلب در شمال سوریه واقع شده است. در طول سه سال جنگ داخلی سوریه، کوبانی در کنترل مردم شهر و نیروهای مبارز مردمی بوده و از آن حفاظت شده است. فتح و کنترل این شهراز اهداف مهم گروه داعش است. چون برخی از روستاهای مناطق اطراف کوبانی از مدتها پیش در تصرف داعش بوده است. از اوایل سال 2014 درگیریهای یگانهای مدافع خلق که از مبارزان زن و مرد کوبانی تشکیل گردیده، با سارقان مسلح(چهتهکان) داعش آغاز شده و در دو ماه اخیر حلقه محاصره کوبانی توسط سارقان مسلح(چهتهکان) داعش که از جانب دولت ترکیه نیز حمایت میشوند، تنگتر گشته و جنگی تمام عیار در این شهر جریان دارد. قصد من در اشاره به این جنگ، برجسته کردن نقش زنان و مقاومت آنان در مقابل دشمنان آزادی و انسانیت است.
این زنان رزمنده و مبارز دوشادوش مردان اسلحه بدست گرفته و از حقوق انسانی و دموکراتیک خود و مردمشان، در جبهههای نبرد، بشکل حماسه آفرینی به دفاع و تعرض مشغولند. آنها میدانستد اگر با داعشیان متحجر نجنگند، سرنوشت زنان شنگال در انتظار آنها میبود و این تجربه تلخ در کوبانی هم تکرار میشد.
اکنون بیش از دو ماه است که کوبانی درگیر مبارزه ای سخت با داعشیان ضد انسانیت هستند و زنان رزمنده این شهر که تعداد آنها اکنون به 5000 رسیده در یگانهای منظم که فرماندهی شان نیز بعهده زنان است، در خطوط اول جبهه در حال جنگیدن هستند و رعب و وحشت مرگباری را به دل داعشیان سیه پوش و سیاه دل انداخته اند. قابل ذکر است که بگفته خود داعشیان اگر بدست زنان کشته شوند، به بهشت موعودشان نخواهند رفت.
در ایران زیر سلطه جمهوری اسلامی، که35 سال است همان اعمال داعش را در مورد مردم ایران بکار میبرد، و این روش را نهادینه کرده، بعد از تجربه اشکال گوناگون سرکوب، اکنون حزب اللهی ها و لمپنهای جیره خوارش راتحت عنوان “امر به معروف و نهی از منکر”، بجان زنان ودختران ایران انداخته است. در طول این سالها و به درازای عمر جمهوری اسلامی و علیرغم اعمال وحشیانه این گروهها، زنان مبارز ایران زیر بار پوشش کامل اسلامی نرفته اند و تسلیم نشده اند و اینجا و آنجا دست به مقاومت زده اند.
برای در هم شکستن این مقاومتها و ایجاد ترس و وحشت، داعشیهای جمهوری اسلامی ایران، طعمه های خود را از میان زنان و دختران جوان بر میگزینند، و حربه هولناک اسید پاشی بر روی صورت و بدن آنان را در پیش گرفته اند. در واقع، مجوز اسید پاشی را خامنه ای در سخنرانیهای چند ماه اخیرش که مرتبا راجع به “تهاجم فرهنگی” و اثرات آن بر زنان سخن میگوید، صادر کرده و به تبع او، مصباح یزدی و احمد خاتمی و علم الهدی و سایر واعظان و روحانیون دست چندم، و عقده گشایانی چون آنان درمنبر مساجد از بد حجابی و عقوبت آن و وظایف “برادران مسلمان” در این رابطه، فتوای جواز خشونت میدهند و آیه “امر به معروف و نهی از منکر” را گوشزد میکنند.
مطابق آن آیه قرآن، مرد مسلمان برای پیاده کردن آن “حکم الهی” روی زمین، میتواند از زور شمشیر برای جاری کردنش اقدام کند. اکنون، اسید جای شمشیر را گرفته و آمران به معروف، بخوان انصار حزب الله، دارند “وظایف دینیشان” را پیش میبرند! و در این رابطه، دست به هر اقدامی بزنند مجازند. در واقع قانون اسلامی کشور دست آنها را باز گذاشته که به هر عمل ضد بشری دست بزنند.
پاشیدن اسید بصورت و بدن زنان و دختران، یکی از شنیعترین نمونه های خشونت علیه زنان است، که آثار مرگبارو شکنجه جسمی و روحی آن، در صورت زنده ماندن، تا آخر عمر بر روی قربانیان باقی میماند. عمل فجیع اسید پاشی بازتابی از یک فرهنگ ایدئولوژیک عقب مانده و ضد زن است که باید با تمام نیرو در مقابلش ایستاد.
جنبش زنان سکولار و دگر اندیش، در طول سی و پنج سال اخیر و با تلاشی بی وقفه در سخت ترین شرایط و در شکل اعتراضات فردی و جمعی، به قوانین اسلامی ضد زن، مبارزاتش را ادامه داده و قربانیان زیادی نیز در این راه داده است. اما تاکنون زیر بار ایدئولوژی اسلامی ضد زن نرفته، و این همانا ویژگی مبارزاتی زنان مبارز سکولار ایرانی است، که با تمام قوا در مقابل رژیم آخوندی ایستاده و فریاد آزادی خواهیش را بطور مداوم بگوش جهانیان رسانده و میرساند.
اما برای پایان دادن به خشونت علیه زنان، راهی جز مبارزه علیه آمران و عاملان خشونت، و مقاومت و ایستادگی در برابر رژیمی که خشونت علیه زنان و آزادیخواهان جامعه را نهادینه کرده است وجود ندارد. برای مبارزه با خشونت علیه زنان، باید بر علیه قوانین و مناسباتی که زمینه ساز چنین خشونتهایی است به مبارزه برخاست. باید آن فرهنگ و مناسبات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی را که دست جنایتکاران اسلامی و غیر اسلامی را برای دامن زدن به خشونت علیه زنان باز میگذارد، برچید. باید با فرهنگ و آداب و سنن و قوانین ارتجاعی برآمده از مذهب، که مروج مردسالاری است به مبارزه برخاست. باید با آن نگرش و ایدئولوژی که میپندارد؛ “زنان موجوداتی ضعیف هستند و برای آسایش مردان آفریده شدهاند،” قاطعانه جنگید. در یک کلام باید زمینه بروز اجتماعی خشونت را خشکاند. و این تنها از طریق مبارزهای پیگیر و فراگیر بر علیه آداب و سنن مرد سالار در جامعه میسر خواهد شد. باید قوانین مدون جوامع مدرن را در ارتباط با مناسبات زن و مرد در جامعه جاری نمود و قوانین مذهبی و ناشی از شرع و عرف را منسوخ نمود. باید دین را از دولت و سیاست را از مذهب جدا نمود. باید بر علیه قوانین اسلامی زن ستیز در جامعه، قبل از اینکه کار به مرحله اسید پاشی به صورت زنان برسد، اقدام نمود. راه رهایی زنان آزادیخواه و برابری طلب، از این وحشت آفرینیای که هر روزه سران ریز و درشت رژیم جهل و جرم و جنایت جمهوری اسلامی ایران برایشان تدارک میبیند، سرانجام از طریق مبارزهای قاطع برای سرنگونی این رژیم میگذرد.
شهلا حیدری
20.11.2014